اول ماه مه  ، بیش از تبریک گفتنها ، تلاش برای سازماندهی بلوک چپ و سوسیالیستی

سعید صالحی نیا
(1)اول ماه مه سوسیالیستی و نه فقط اعتراضی
اول ماه مه یاد آور مبارزات طبقه کارگر بر علیه نظم سرمایه است.
سوال اینست که این مفهوم کلی در این مقطع مشخص چه پیامی باید برای فعالین جنبش کارگری و کمونیستها و چپها داشته باشد؟

از دید من اول ماه مه در شرایط فعلی برای ما حامیان سوسیالیزم باید یاور آور این باشد که طبقه کارگر نمی تواند در موقعیت «اعتراضی» بماند.نمی تواند هر روز توی خیابانها راهپیمائی کند و خواهان کمی وضع بهتر بماند.

اول ماه مه زمانی که اغاز شد طبقه کارگر در موقعیت دفاعی در موفیت طلب خواستهای فوری بود. آیا الان هم باید به این بسنده کرد؟

متاسفانه نظم سرمایه داری به کمک سربکوب و فریب توانسته این وضعیت را هنوز به طبقه کارگر تحمیل کند. هنوز دنبال مقداری نان مقداری خوشبختی کمی استراحت کمی شادی ، طبقه کارگر را دوانده اند.

اول ماه مه نباید در این حد بماند که گرفتن جشن در کارخانه و محیط کار بشود هدف نهائی ما .

اول ماه مه بر دوشش مسئولیت بسیار سنگین تری حمل می کند. اول ماه مه را باید بیشتر و بیشتر مضمون سوسیالیستی داد.

تکلیف طبقه کارگر با پایان سرمایه داری گره خورده . نه اینکه مبارزه برای مطالبات روزمره غلط است!بلکه در طول این مبارزات هم باید قدمها را برای پایان نظم سرمایه محکم کرد.

اول ماه مه علاوه بر تبریک گفتنها و جشن گرفتنها باید ابزار سازماندهی بلوک چپ و سوسیالیستی باشد. باید هم برای طبقه کارگر هم برای جامعه روشن شود که تا تکلیف قدرت سیاسی روشن نشود تا قدرت بدست طبقه کارگر نیفتد ، اول ماه مه پیروز نیست.

(2)سازماندهی بلوک چپ چه ابزارها؟

سازماندهی بلوک چپ هم در عرصه جنبش مطالباتی کارگری و هم در عرصه سیاسی یعنی تحزب کارگری. اما چرا؟ تا قطب چپ و سوسیالیستی جلوی جامعه قرار نگیرد برنامه خود را برای حل بحران موجود ارائه ندهد ، تا قطب بندی چپ و راست ، شفاف نشود جامعه توان انتخاب نمی یابد و مستاصل می ماند.

آلترناتیو چپ باید راه نشان دهد و ابتدا به جامعه نشان دهد که می شود بهش اعتماد کرد! کالیبر رهبری جامعه را دارد.اندازه هایش برای حل بحران سرمایه داری طرح شده.

جامعه باید تجربه کند که چپ به معنی نق زدن اعتراض کردن و نشستن در کافه نیست.چپ به معنی چند فرقه که عروج می کنند و غروبشان پشه را هم جابجا می کند یا فرقه می شوند و تو سر هم می زنند و از 5 نفرشان 6 انشعاب می کند نیست.

جامعه باید بفهمد که چپی هست که می تواند مدیریت کند می تواند اختلافاها را مدیریت کند و از اختلافها بهره بگیرد برای رشد جامعه.

بلوک چپ یعنی بلوک تمامی آزادیخوهان که پاسخ نظم موجود را پایان سرمایه داری می دانند.آنها که سوسیالیزم را یک مدینه فاضله در قرنهای بعدی نمی بینند بلکه نیاز امروز می دانند.انها که سوسیالیزم را با توسعه ازادیها با توسعه فرهنگ مدرن پیوند می زنند و مرزشان با سوسیالیزمهای قرون گذشته مشخص است و جامعه را به دیکتاتوری دیگر بنام پرولتاریا فرا نمی خوانند!

این بلوک را یک حزب نمی سازد بلکه احزاب و فعالین مستقل چپ می سازند. بلد می شوند با هم کار کنند در عین داشتن اختلاف! چیزی که در فرهنگ ایرانی بسیار مشکل بوده و باید پراتیک شود.

بلوک چپ از طریق توسعه مداوم فرهنگ مناظره و گفتگو رشد می کند و اجتماعی می شود.ترسی نباید داشت از ارائه اختلافها و اتفاقا بیان  اختلافها و تضادها را چه بین چپ و چه بین چپ و راست باید طبیعی کرد باید به بخشی از زندگی روزمره تبدیل کرد.

 

(3)اول ماه مه تبریک گفتنها را به اول ماه مه سازماندهی بلوک چپ به اول ماه مه سازماندهی  تبدیل کنیم!

 

وقتی توانستیم اول ماه مه را از یک عید کارگری به یک ابزار سازماندهی کارگری و اجتماعی تبدیل کنیم . چپ از قد و قواره انچه هست باید جلو برود . قهوه خانه ها و محفلهای فرقه ای را پشت سر بگذارد و پیام آور اول ماه مه شود که پاسخ بحران جهانی موجود پاسخ جنایتها نسل کشی هاست.پاسخ را در سازماندهی جامعه درک فراحزبی درک اجتماعی شده درکی که از ایدئولوژی سازیهای قدیم فاصله گرفته باشد و دغدغه زمان و انسان داشته باشد و دعوای اثبات پیامبران جاودانه را کنار بگذارد!

امیدوارم همه ما روی این نوع نگاه کار کنیم.

زنده باد اینجور اول ماه مه که دیگر در یک روز نماند و همه روزها بشود روز کارگر روز آزادی روز برابری انسانها و روز شادیها و سعادت انسانها!

این نوشته در سعید صالحی نیا ارسال شده. این نوشته را نشانه‌گذاری کنید.

بیان دیدگاه