در گرامیداشت اول می!

اسماعیل مولودی 
اول می و هویت وجودیش ، تلاش برای ایجاد دنیایی بهتر که انسانها در آن انسانی زندگی کنند, تاریخا اول می روز نمایش قدرت طبقه کارگر در مقابل جامعه سرمایه داری باید باشد، در این روز کارگران دنیا متحدانه علیه تضیقات و فشار های جامعه سرمایه داری متحد میشوند و برای نابودی این سیستم جنایتکار و ضد بشر نقشه میریزند. روز اول می روزی است که کارگران اتحاد خودرا برای نابودی جامعه سرمایه داری به نمایش میگذارند.. روز اتحاد جهانی و نشان دادن قدرت طبقاتی کارگران در سراسر دنیاست. در اول می 1886 میلادی چهل هزار کارگر مبارز از بخشهای مختلف برای کم کردن ساعات کار به 8 ساعت در شیکاگو تظاهرات کردند. رهبران این اعتراضات لینگ،یوجین ویکتور دبز، بیگ بیل هی دو، آگوست اسپایز، فرانک لیتل و انجل خواستار اتحاد جهانی کارگران شدند و در سال 1889 انترناسیونال دوم اول می را بعنوان روز همبستگی جهانی کارگران در دنیا برسمیت شناخت و از آن روز اول می بعنوان روز اتحاد و هبستگی کارگران جهان است و هر سال صف اتحاد کارگری در اول می تجلی می یابد و میلیونها کارگر در سراسر دنیا علیه سرمایه داری رژه میروند و خواستار نابودی نظام استثمار و ستم سرمایه داری میشوند.
بر خیز ای داغ لعنت خورده دنیای فقر و بردگی است
باید از ریشه براندازیم کهنه جهان جور و بندگی
آنچه امروز در این بحران قریب به یک دهه جامعه سرمایه داری می بینیم این است که طبق آخرین تحقیقات اقتصادی سرمایه داری این بحران باعث شده حمله به سطح معیشت کارگران و مزد بگیران در جامعه بیشتر و بیشتر شود.
در یک گزارش از میز گردی بنام ثروتمندان آمریکایی پولدار تر و فقرا بی پول تر میشوند؛ خانم لیدا یویه خبر نگار ارشد اقتصادی بی بی سی 17 آوریل 2015 مینویسد ؛
( …. رکود اقتصادی فاحش سال ۲۰۰۸، اکنون یک درصد مردم طبقه بالای جامعه آمریکا صاحب ۹۵ درصد درآمد حاصل هستند و تنها ۵ درصد این درآمد نصیب ۹۹ درصد بقیه جامعه آمریکا شده است
در ادامه….
معمولا نرخ پایین بهره و پول ارزان سبب بهبود اقتصادی و در نتیجه افزایش بهای سهام می شود. از زمان بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸، ارزش سهام در آمریکا چندین نوبت در حد بی سابقه ای افزایش یافته ولی از آنجا که ثروتمندان آمریکایی اکنون صاحب ۹۱درصد کل سهام هستند، بیشتر منفعت حاصل از افزایش قیمت، نصیب تنها۱۰ درصد مردم شده است )
حال دوسال از این مستند اقتصادی میگذرد. جامعه سرمایه داری ددمنش تر از هرزمانی مشغول چپاول دنیاست. جنگهای منطقه ای و سر کار آردن احزاب فاشیست نشان میدهد که سیستم سرمایه داری هر سال با برنامه جدیدی برای چپاول دنیا به میدان میآید. با وجود بحران های چند دهه اخیر بخصوص از دهه 1980 سرمایه داری جهانی در کلیه سطوح در سراسر کشورهای قدرتمند دنیا یک حمله سازمان یافته به سطح معیشت انسانها در جامعه زده است. بعد از شکست مبارزات کارگران معدن در انگلیس در دهه 1970 سرمایه داری گذشته از فشار و تضیقات اقتصادی تلاش نموده اتحادیه های کارگری و تجمعات کارگری را از هم به پاشد. تجمعات و اتحادیه هایی که حتی زرد و هم سوی سرمایه داری بودند. چرا چون جامعه سرمایه داری حاضر نیست حتی زرد ترین و لیبرال ترین تجمعات کارگری را قبول کند. از همان دهه 1970 و اوایل دهه 1980 بطور سیستمایتک حمله به تشکلها و تجمعات کارگری در دنیا رو به افزایش یافته و با سپردن سرمایه های جامعه مثل راه آهن، پست، و شرکتها و موسسات خدماتی به بخش خصوصی دست سرمایه دار را در چپاول هر چه بیشتر جامعه باز گذاشته اند. بطور جدی و بخصوص در چند دهه اخیر همه تلاش ها براین است که از اتحاد و تشکل کارگران و مردم زحمتکش در اروپا و آمریکا جلوگیری کنند. چرا چون سرمایه داری اگر در دورانهای قبلی بخصوص بعد از جنگ جهانی دوم و قدرت گیری تشکلهای کاری و اتحادیه های اصناف دیگر توانستند برای دو دهه ( 1950 و 1960) یک سری امکانات را از سرمایه داری بگیرند. اما سرمایه داری با بوجود آوردن بحرانهای اقتصادی در دهه 1970 مثل بحران نفت و سوخت تلاش کردند و میکنند هر گونه تشکل و اتحاد کارگری را منکوب کنند.
در مقاله بی بی سی از خانم لیندا یویه آمده
(رابرت رایش، یکی از کارشناسان و مشاورین اقتصادی بانکهای آمریکا، همچنین می گوید کاهش اتحادیه های کارگری موجب تضعیف قدرت چانه زنی کارگران در تعیین میزان دستمزدشان شده است. در همین حال دین بیکر، از موسسین مرکز تحقیقات اقتصادی و سیاست گذاری، خاطرنشان می کند که سیاست پولی به نرخ پایین بهره بیشتر اهمیت می دهد تا بیکاری) .
برای همین در سه دهه 1970 تا 2000 میلادی سرمایه داری جهانی تلاش کرده کوچکترین تجمعات کارگری را یا متلاشی کند یا به دنبالهچه خود تبدیل کند تا امروز بتواند از بحران اقتصادی خود بیشترین حمله را به سطح معیشت طبقه کارگری جهانی را سازمان دهد و سرمایه دایر از قبل آن ثروتمند تر شود.
این میزگرد و این گزارش که بی بی سی میدهد نمونه بارزی است از آنچه بییش از 150 سال پیش مارکس داهیانه بدان اشاره کرد که سرمایه داری همیشه از تجمع و کوچکترین اتحاد کارگران میترسد و به وحشایه ترین شیوه آنرا سرکوب میکنند. چرا؟ چون؛ تکامل صنعت مدرن که اکنون بورژوازی بر مبنای آن تولید ارزش اضافی و ثروت میکند باعث متشکل کزدن کارگران در کارخانه و محل کار میشود. سرمایه داری محصولات تولید شده بوسیله کارگران را به تصاحب خود در می آورد اما اتحاد و مبارزه کارگران آنرا از زیر سلطه سرمایه داری در میآورد. آنچه بورژوازی بیش از همه بوجود می آورد گور کن خود است (نقل بمعنی از مارکس و انگلس)
اگر به اوضاع امروز اروپا و آمریکا و کانادا نگاه کنیم قطعا کشورهای جنایتکار و فاسدی مثل ایران، پاکستان، ترکیه و دیگر کشورهای خاور میانه، جنوب شرقی آسیا و آمریکای لاتین و آفریقا باید حدیث خودرا بخوانند. چون سرمایه داری در این کشور ها اساسا ساخته و پرداخته خود کشورهای قدرتمند اقتصادی در اروپا و آمریکا هستند . بنابراین شمشیر را علیه کارگران از رو بسته اند و با ایجاد فضای اعدام و ترور، کم کردن سطح زندگی کارگران هر گونه تجمع و اعتراضی را به خون میکشانند.
حق تشکل و تجمع را از آنها گرفته اند و مثلا در ایران در سی و پنج سال حاکمیت ضد بشری سرمایه داری بکمک مذهب توانسته اند کارگران را بی حقوق تر و تشکل آنها را بر هم بزنند.
در دوسال اخیر با ایجاد فضای سیاسی موجود در اروپا و آمریکا مسله راسیسم و خارجی ستیزی به ترفند سیاسی جدی تبدیل گشته که میخواهند فاشیسم و راسیسم را به سیاست جهانی تبدیل کنند. امروز به فاشیست بودن خود افتخار میکنند و در پارلمانهای اروپایی بر کرسی منتخبین خود که سرمایه داران خرد و کلان هستند تکیه داده اند. وجود مهاجرت های میلیونی انسانهایی که از جهنم کشورهای خود فرار میکنند و سیله ای شده که سرمایه داری در اروپا و آمریکا از آنها برای شکاف در جامعه و شکاف در طبقه کارگر استفاده میکنند و این مسله امروز معضلی جدی در مبارزات کارگران و مزد بگیران در جامعه است.
امروز جامعه سرمایه داری بعد از جنگ سرد خودرا قدر قدرت دنیا میداند و بازار آزاد حرف آخر را میزند. این توهم که در دنیای یک قطبی دیگر کسی نیست و سرمایه داری راحت میتواند حرف خودرا بزند یک توهم است زیرا همین مسله بازار آزاد و نظم نوین جهانی در کمتر از یک دهه بی ارزش بودن خودرا نشان داد. در کشورهای سابق بلوک شرق میدانیم چه اوضاعی است. در رابطه با سیاست جهانی و اختلافی که بین بوک های قدرت سرمایه داری در جهان هست . با وجود پیشرفت ارتباطات و انترنت امروز بخوبی آگاهیم که اجرای برنامه های سیاسی موجود جامعه سرمایه داری دچار تنشها در خود بلوک سرمایه داری شده. مثلا در رابطه با اوضاعی که امروز در خاور میانه هست. وجود اسلام سیاسی و سرکار آوردن آن اگر ترندی بود که خود سرمایه داری جهانی بدان دامن زد امروز آسایش را هم بر آنها تنگ کرده و وجود گروههای تروریستی در اروپا با ایجاد جو رعب و وحشت برای مردم و کارگران است، سرمایه داری در اروپا از این فضای نا امن دارد به نفع خود استفاده میکند و میخواهد مبارزات مردم را به نابودی بکشاند.
اما این همه تصویر نیست زیرا این دیوار که کارگران و مردم باشند ، مبارزات روز مره ای که مردم کارگر و زحمتکش تلاش میکنند حقانیت خودرا نشان دهند بعنوان یک طبقه قدرتمند اجتماعی که میتوانند با اتحاد خود سرمایه داری را بزانو در آورند در جریان است. . اگر به یکسال گذشته نگاه کنیم در سراسر دنیا هزاران اعتراض و اجتماعات اعتراضی علیه نظام فاسد سرمایه داری سازمان داده شده. از اعتراضات کارگران معدن چین گرفته تا اعتراضات قدرتمند اجتماعی و کارگری در آمریکا و اروپا ؛ چهره ای دیگر را از مبارزات روز مره مردم نشان میدهند. همین مبارزات باعث میشوند که سرمایه داری نتواند با آسایش خاطر برنامه هایش را پیش ببرد.
روز اول می ، باید روز نشان دادن قدرتمند طبقه کارگر علیه نظام فاسد سرمایه داری باشد. امروز سرمایه داری جهانی در بحرانی جدی دست و پا میزند و قریب به یک دهه است این بحران باعث شده که سرمایه داری به سطح معیشت کارگران بیشتر حمله کند اما مبارزات کارگران هم هر دوره نقشه انها را با مشلات جدی روبرو میکند. این کافی نیست باید متحدانه در سراسر دنیا علیه فساد و استثمار سرمایه داری ایستاد. پیروزی قطعی کارگران و ما مردم مبارز در اتحاد جهانی و تشکل ماست.

اول می روز همبستگی جهانی کارگران و مردم آزادیخواه در جهان گرامی باد!

این نوشته در اسماعیل مولودی ارسال شده. این نوشته را نشانه‌گذاری کنید.

بیان دیدگاه