پیام مه

«عزیز» ئاڵه کی

پیام مه
در سحرگاه امروز سپیده باز دمید ، اول ماه مه از سر رسید
مژده گل در دستان کارگر شکفته شد
شیپور کمون بازدمیده شد
خیابان به لرزه در میاید
افق روشن در سینه کارگر به صدا در میاید
از شیگاگو تامیکزیکوسیتی
از لندن تا برلین .
از برلین تا تهران
از تهران تا مسکو
از مسکو تا کموناردهای سرخ پاریس

بپا میخیزم ، جهانی آباد می سازیم
بیائید همصدا استثمار را فنا کنیم
قانون کهنه را به دور اندازیم
امرزوه قهقه کنان رژه میرویم
دست در دست هم می نمهیم انقلابی بپا میکنیم
به پیش میرویم
اعلام جنگ میکنیم
فریاد آزادی سر میدهیم
سحرگاه امروز
خیابان را در آغوش میکشیم
بر پا کنندگان ستم را در هم میکوبیم
در یک صف ایستاده ایم
پرچم سرخ را به احتزاز در آورده ایم
بپا میخیزم
دست در دست هم انقلابی بپا میکنیم
به پیش میرویم
قانون پوسیده کهن را له میکنیم
فریاد آزادی سر میدهیم
پرشور تر از دیروز ارتشی میافرینیم
رزمنده و جسور همچون کموناردهای سرخ
به پیش می تازیم
دست در دست هم طبقه هایمان ، بهار میافرینم
در خیابان ، در کارخانه و کارگاه
همچون مشتی محکم
میشکافم سینه سرمایه
به پیش میتازیم
امروز
در رزمم ، میجنگم ،
پارتیزانم ، فریاد آزادی سر میدهم
ریشه ام درختیست در جنگل
آهم رعدیست میغرد
همچو موج دریا طغیان میکند
همه مرزها را در مینوردد
جهانی به پا میکند
آباد میکند
…
در سحر گاه امروز
خورشید رنگی دیگر به خود میگیرد
دشمنان آزادی از رزممان از اتحادمان
فنا میگردند
قلبهای شاد دوباره پایتخت عشق را صاحب میشوند
لبها با خنده میشکفند
رقص کنان
دنیایی را با رنگ سرخ طنین میکند و
سنگر آزادی در قلبها نقش میبندد
و اینک در دوردستها ستاره ای سرخ رنگ
می درخشد رو به فردای سوسیالیزم
و این منم که در دستان خود بهار می آفرینم و
آنرا به تو هدیه میدهم

روزت مبارک کارگر ای تنها همرزمم

«عزیز» ئاڵه کی
پاریس 1/5/2016